محمد ناقوس

محمد ناقوس

زباله دونی افکار من
محمد ناقوس

محمد ناقوس

زباله دونی افکار من

ترافیک خیال تو ...

چه ظالمانه نیستی کنار من...

من ، همان که همه ی ساعتهای هفت را به یاد تو دوازده میکنمو از میان هیاهوی خیابانهای شهر ، به تابلوی ایست تو میرسمو ماتو مبهوت یادت توقف میکنم...

من کجا و تو کجا...

تو کجا و اینجا کجا...

و میروم از کنار یادت و باز هم جریمه ی نبودنت را در میان حجم خالی تنهای ام با بغض میپردازم...

من تمام روزهای سال را در ترافیک خیال تو ، دیر به مقصد میرسمو هیچ نمیشوم جز

عاشقو عاشقو عاشق تر ...



:::محمد ناقوس:::

ژانر فیلمهای من و تو ...

دو سالیست که نقش اول تمام فیلمنامه های منی...

دشمنانمان هم پشت در سینماهایمان در صفند و انتظار پایانمان را میکشند...

غافل از آنکه ژآنر همه ی فیلمهای من و تو ، عشق است و عاشقی

محصول سال زندگی

زیبا و همیشگی


:::محمد ناقوس:::

روزگار عجیبیست...

روزگار عجیبیست ، جواب مجبت و عشق را با خیانت میدهند ، و تو را محکوم به عقب افتادگی میکنند...

روزگار عجیبیست...

در آرامش مطلقم...

در آرامش مطلقم اما  چیزی برای گفتن ندارم ، ترجیح میدهم بیشتر لذت ببرم و نگاه کنم .

پنج اگر...

پنج اگر پنجاه شود ، پانصد کم آن پنجاه هزار

تن به تن زادن شود ، گر تن شود پانصد هزار

گر تمام صفرهای عالم آنجا پشت پنجت صَف زَنند و قَد عَلم

سک خور اصلا پنجتان هم نه شود میلیون رود بالاترم

یک تنم در باورش شک باید از پنجت نگو...



::: محمد ناقوس :::

روزت مبارک بابای خوبم...

گل خریدم، رز قرمز، یک شاخه، دو هزار تومن 
رفتم رو سنگ قبرش، دنبال یه بطری آب گشتم، پیدا کردم، توشو پر آب کردم، ریختم رو سنگش، 
با کف دستم، سطح سنگشو خوب شستم، عرق کردم با دستم پیشونیمو خشک کردم، پیشونیم گلی شد، 
با آستین پیرهنم صورتمو تمیز کردم، پیرهنم گلی شد، 
نشستم کنار قبرش، رز قرمز رو پر پر کردم، گلبرگارو دور عکسش چیدم، 
گفتم بابا روزت مبارک... 
باد زد، گلبرگارو جارو کرد، یه چند تا از گلبرگا روی لبهای بابام شکل یه لبخند رو نقاشی کرد، بابام خندید، سرخ، مثل گل... 
بارون گرفت، من گریه کردم، بابام زنده شد :)) روزت مبارک بابای خوبم 

::: محمـــد ناقـــوس :::

گربه صفت...

گربه صفتها سگ نمک هستند و مثل لاشخورها بی وفا...

ذاتشان گندیده است و بوی مدفوع میدهد...

آن دهان وقتی به نیرنگی به زشتی باز شد آگاه شو...

عقده ای دیگر در آن تکرار پستی میکند...

گرگ و کفتارو شغال بی زبان صد مرهبا بر ذاتشان

من از این گربه صفتهای زمان بیزارم...



::: محمد ناقوس :::